English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8166 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
element U که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
elements U که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
emulation U رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
directory U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directories U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
radar netting U تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art U بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
similar <adj.> U مشابه
similar U مشابه
quasi U مشابه
like <adj.> U مشابه
lossy compression U مشابه 6-23
allo U مشابه
akin <adj.> U مشابه
related <adj.> U مشابه
analogous U مشابه
homogeneous U مشابه
corresponding U مشابه
elementary U مشابه
resembling <adj.> U مشابه
semblable U مشابه
alike <adj.> U مشابه
encryption U مشابه 3631
Arabic U شکل مشابه ...
interchanging U مشابه 5359
multifunctional U مشابه 6716
multi scan monitor U مشابه 6632
carriers U مشابه 1595
EMI U مشابه 3541
users U مشابه 10322
pim U مشابه 7515
user U مشابه 10322
carrier U مشابه 1595
interchange U مشابه 5359
interchanged U مشابه 5359
interchanges U مشابه 5359
identical U دقیقا مشابه
epileptiform U مشابه صرع
equalling U مشابه بودن
uncommitted logic array U مشابه 10328
GUI U مشابه 4601
equivalents U برابر مشابه
equal U مشابه بودن
equaled U مشابه بودن
equaling U مشابه بودن
peripheral U مشابه 7489
IBM U مشابه 4963
electronic U مشابه 3510
recovery U مشابه 8398
recoveries U مشابه 8398
equalled U مشابه بودن
HMA U مشابه 4812
IRTF U مشابه 55423
equivalent U برابر مشابه
least significant digit U مشابه 5781
epileptoid U مشابه صرع
window U مشابه 10682
IBM U مشابه 4962
kips U مشابه 5677
MHS U مشابه 6444
directly U مشابه 3162
MByte U مشابه 6304
EXNOR U مشابه 3826
induction U مشابه 5128
inductions U مشابه 5128
rounding U مشابه 8762
register U مشابه 8481
registering U مشابه 8481
registers U مشابه 8481
equals U مشابه بودن
status U مشابه 9596
field U مشابه 4036
synthesizing U مشابه 9821
similarly U بطور مشابه
look alike U برنامه مشابه
incorrectly U مشابه 5078
slew U مشابه 9308
reconfigure U مشابه 8375
look-alike U برنامه مشابه
scale U مشابه 8865
bracket U مشابه 1329
quantize U مشابه 8181
look-alikes U برنامه مشابه
syntax U مشابه 9817
assonant U مشابه یا متجانس
prints U مشابه 7861
gap U مشابه 4490
organizes U مشابه 7186
fielded U مشابه 4036
printed U مشابه 7861
fields U مشابه 4036
print U مشابه 7861
manipulation U مشابه 6208
organizing U مشابه 7186
organize U مشابه 7186
organising U مشابه 7186
round U مشابه 8759
roundest U مشابه 8759
domain U مشابه 3286
domains U مشابه 3286
gaps U مشابه 4490
organises U مشابه 7186
product group U کالاهی مشابه
decryption U مشابه 2871
exclusive U مشابه 3824
correspound U مشابه بودن
SVGA U مشابه 9737
synthesises U مشابه 9821
synthesising U مشابه 9821
launch U مشابه 5747
launched U مشابه 5747
launches U مشابه 5747
launching U مشابه 5747
parity price U قیمت مشابه
bridging U مشابه 1361
synthesizes U مشابه 9821
synthesized U مشابه 9821
congener U مشابه متجانس
synthesised U مشابه 9821
breakdowns U مشابه 1352
breakdown U مشابه 1352
design U مشابه 2979
in kind <idiom> U به طریقی مشابه
cal U مشابه 1502
in the same boat <idiom> U درشراطی مشابه
word U مشابه 10721
designs U مشابه 2979
worded U مشابه 10721
ultra- U مشابه 10327
storage U مشابه 9641
decoding U مشابه 2860
synthesize U مشابه 9821
Join the club! U من هم درشرایطی مشابه هستم !
dissimilarly U بطور غیر مشابه
etx U توجه مشابه EOT
larks U چکاوک وگونههای مشابه ان
quasi- U مشابه یا تقریباگ همان
hand out <idiom> U از چیزهایی مشابه به هم دادن
lark U چکاوک وگونههای مشابه ان
in keeping with <idiom> U مشابه ،موافقت کردن
to correspond to U مانند [مشابه] بودن
homochromatic U دارای رنگهای مشابه
banks U مجموعهای از وسایل مشابه
tonemic U دارای تلفظ مشابه
bank U مجموعهای از وسایل مشابه
pulse U مجموعه متمادی پالسهای مشابه
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
equate U مشابه بودن یامشابه ساختن
equated U مشابه بودن یامشابه ساختن
equates U مشابه بودن یامشابه ساختن
pulsed U مجموعه متمادی پالسهای مشابه
rookeries U زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
rookery U زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
acceptable alter nate product U فراورده مشابه قابل قبول
We're all in the same boat. U ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
block storing U کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
relationship U نحوه اتصال دو چیز مشابه
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
relationships U نحوه اتصال دو چیز مشابه
tweedledum and tweedledee U دو فرد یا دو گروه خیلی مشابه
heterologous U غیر مشابه بدون نسبت
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
endomorphy U تشکیل
endomorphism U تشکیل
incorporation U تشکیل
entelechy U تشکیل
establishment U تشکیل
establishments U تشکیل
to be in the same boat <idiom> U درشرایطی مشابه بودن [اصطلاح مجازی]
in a rut <idiom> U همیشه کار مشابه انجام دادن
homogamy U وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
basic type double tier formwork U قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
Birds of a feather flock together . <proverb> U پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
equivalents U همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalent U همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
former U تشکیل دهنده
hematopoiesis U تشکیل خون
capital formation U تشکیل سرمایه
vacuolation U تشکیل حفره
placentation U تشکیل جفت
organizers U تشکیل دهنده
osteogenesis U تشکیل استخوان
orogenesis U تشکیل کوه
strobilation U تشکیل رشته
stratification U تشکیل طبقات
spermatogenesis U تشکیل نطفه
organize U تشکیل دادن
sporogenesis U تشکیل هاگ
organizes U تشکیل دادن
sporogeny U تشکیل هاگ
organizing U تشکیل دادن
organising U تشکیل دادن
Recent search history Forum search
1incentive
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1اجزای تشکیل دهنده سازمان
2تعریف فونتیک چیست؟
1کارآفرینی
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2crucification
2انرژی تشکیل اتیلن
2انرژی تشکیل اتیلن
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com